کفش‌های تا به تا

ساخت وبلاگ
دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت می‌‌سوختهیأت، میان "وای مادر" داشت می‌‌سوختدیوار دم می‌‌داد؛ در بر سینه می‌‌زدمحراب می‌‌نالید؛ منبر داشت می‌‌سوختجانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بودجانکاه‌تر: آیات کوثر د کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 123 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 4:04

نشسته‌ام به تماشای چشم چون پری‌ات
که سهم من بشود یک نگاه سرسری‌ات

که سهم من بشود سرزمین موهایت
اگر اجازه دهد مرزهای روسری‌ات

زمان عرضه‌ی لبخندها حواست نیست
که کشته می‌دهد این خنده‌های دلبری‌ات

نگاه کن که دوباره به خود بگویم کاش
که این نگاه نباشد نگاه آخری‌ات

مگر چه کرده دل بی‌گناه من خانم
که دل نمی‌کنی از شیوه‌ی ستمگری‌ات؟!

چه قدر مثل تو باشم، تو هم کمی من باش
که در معامله ثابت شود برادری‌ات!

مصطفی الوندی سطوت

کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 4:04

چه دارد برای تو، تنهایی کبریا؟
خدایا! اگر هستی از عرش پایین بیا!

وطن کو؟ که عشقی بورزم به «سیما»ی آن
که بیزارم از دین و تاریخ و جغرافیا

خدا! این‌همه قارّه! جا مگر قحط بود؟
چرا سرزمین من افتاده در آسیا؟

غزل را کتک می‌زند ناظم محترم
ببین ترکه و خط‌کش افتاده دست کیا!

پر از گوش مخفی‌ست این چاردیوار شعر
بله! شعر؛ این سازمان همیشه «سیا»

پدرخوانده‌ی مرده‌ام بس که خط خورده‌ام؛
که میراث‌داری ندارم در این مافیا

مریم جعفری آذرمانی

کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 151 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 4:04

تنها اگر گلایل پرپر می‌آورم
دارم ادای عشق تو را در می‌آورم

یک شاخه‌ی صمیمی مریم که ساده است
دستم به دامنت برسد سر می‌آورم

با روزنامه پنجره را فرش می‌کنم
از آسمان دریچه‌ی دیگر می‌آورم

من قول داده‌ام به تو بالای پشت‌بام
فردا هزار دانه کبوتر می‌آورم

فردا سر قرار، تو باران می‌آوری
من با خودم گلایل پرپر می‌آورم

سیدابوالفضل صمدی
کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 157 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 4:04

به سیم و زر چه حاجت بود؟! از این‌ها فراتر داشتپر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشتزنان از بی حجابی‌ها سر تسلیم افکندندولی کنزالحیا از چادر خود تاج بر سر داشتبزرگان عرب را یک به‌ یک دیروز پس میزد که کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 130 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 4:04

ای کاش این سحر ز صبوحی حذر کندیا این‌که در به روی تو خود را سپر کنداما نماز را به فرادا اقامه کنتا قاتل از نماز جهالت حذر کندبیدار کن تمام جهان را به غیر اوبگذار با خیال تو در خواب سر کندبیدار شد که د کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 4:04

ای قوم - جسارت نشود-  دیرزمانی استاز غیرت و از عشق نه نامی نه نشانی استتیتر یک اخبار، حماس است و حماسه یک جنگ جهانی که پس جام جهانی استاما نه جهان عرب آبستن خشم استنه می‌پرد از خواب، اروپای اومانیستای کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 123 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 4:04